Sunday, January 3, 2010

شناسايي

آقا به خدا عجب اوضاع باحاليه ! با يك " نه " مخالف ، فاصله ات تا يزيدي شدن و دار ودسته اش ( خصوصا عمر بن سعد ) مي شه اندازه يك تار مو . صغير و كبير هم نداره ها ، هيچكس مصون نيست .تازه اين موقعي است كه شما در منزل روي كاناپه لم داده و منزل ( نگفتم همسر ! كه بي ادبي نشه ) هم روبرويتان نشسته و شما در حال تماشاي يه چيزايي ، كه لزوما نمي خواد بي ادبي باشه ، يهويي يك " نه " از يك جايتان در مي رود .اما واي به زماني كه پا در خيابان گذاشته ، و در حال راه رفتن باز جمله اي از يك جايتان در برود ،عمدي هم نه ها ! ناخود آگاه . ديگه واويلاست ، خود خودش ، يعني خود يزيده ! بي كم و كاست.1
اگه ازت عكس بگيرند و يك دايره قرمز هم دور عكست بكشند كه ديگه حسابت با كرام الكاتبينه ! اونوقت ميشي عنصر شناسايي شده و در گرداب فرو رفته ، تازه شايد والاتريني هم شدي .اين والاترين هم حكايتي واسه خودشا! اصلا هم هيچ شباهتي با اين سايت استكبارات جهاني " بالاترين " نداره . اصرار هم نكنيد كه جان شما به هيچ عنوان زير بار نمي رم .1
ولي در اوضاع واحوال فعلي اين شناسايي خوب تو بورسه ، همه جورش ، كافي يك عكس داشته باشيد ، يه قلم قرمز و يه چندتايي دايره و فلش ، با اين ابزارميشه يك شناسايي خوب رو انجام داد .چقدر هم شباهت داره با شناساييهاي دوران جنگ.1