Thursday, April 15, 2010

براي دل من

ديشب ز سرصدق و صفاي دل من
در ميكده آن هوش رباي دل من
جامي به كفم داد كه بستان و بنوش
گفتم نخورم ،گفت براي دل من

معاشقه هسته اي

باز ما خوابيديم و باز راه افتاديم و باز جناب آقاي محمد تقي خان رهبردر جلوي ديدگان ما ظاهر شدند كه :"ما امروزه شاهد معاشقه هاي آشكار روى نيمكت پارك هستيم كه به صورت عادى در جريان است و اين تهديدى براى جامعه است كه بايد با آن مقابله شود" حالا با اين تهديد بزرگ وسترگ ( دوستان حتما معناي معاشقه را مي دانند كه معمولا يك چيزهايي در يك چيزهايي ديگري قفل مي شود كه به راحتي از هم وا نمي شود) كه به صورت عادي برروي نيمكت پارك انجام مي گيرد ، بهتر نيست از انرژي هسته اي جهت انهدام نيمكت هاي پاركهاي كل كشورهمراه با همه دختر وپسرهاي نشسته برروي آنها استفاده نماييم تا كاربرد آن جهت مصارف پزشكي ( خصوصا آن انرژي هسته اي كه توسط نوجواني در زيرزمين خانه به عمل مي آيد ) البته از اين گوگوري مگوري هسته اي جهت از بين بردن نسل خبرنگاران ناآشنا با دموكراسي كه الف بچه اي بيش نيستند نيز مي توان استفاده كرد چون كه آقاي عبدالحسين مدنى سرپرست حوزه معاونت بهداشتى دانشگاه علوم پزشكى هرمزگان فرمايش كرده اند: " خبرنگاران يك الف بچه اند كه دموكراسي را درك نكرده اند. " حالا ما خواب ، حالا ما اصلا يك خوابگرد خواب رو خل و چل! حالا تو سرپرست ! حالا تو رييس ! حالا تو معاون يك جاي بزرگي كه هم بهداشتي هم دانشگاهي ! انسان قبل از حرف زدن يك كم فكر كنه بد نيست به خدا ! اين همه آلودگي صوتي براي چيه آخه؟

Wednesday, April 14, 2010

!فحش دستمال پیچ شده

ما آخر نفهمیدیم به گور پدرت ، صلوات ! یا پدر صلواتی ! فحشه یا درخواست سلامتی؟