Saturday, September 5, 2009

به خدا هتله

سعید حجاریان با ارسال نمابری از زندان به خبرگزاریها گفته است که به محلی منتقل شدم که به استخر آب درمانی نزدیک بود و فضای مفرحی داشت
قبلا هم در یک راستایی گفته شده بود که حتی زندانها را می توان به عنوان هتل نام برد
حالا هم برگ زرین دیگری به تاریخ زندان داری ( البته هتل داری ) اضافه گردید. هتلهایی ( زندان یا هتل؟) با استخر آب درمانی و فضایی مفرح
شما فکر می کنید که چرا اینقدر اصرار دارند که ثابت کنند زندانها مثل هتله، ما که خودمان می دانیم هتله ، حالا اینقدر می گویند که فکر کنیم زندانه

Thursday, September 3, 2009

خزعبلات

امروز اصلا وابدا دل و دماغ طنز نوشتن را ندارم. گفتم بزنم یکی دو سه نفر را له و لورده و تخریب کنم ، دیدم به هیچ عنوان راست کاره من نیست. به قولی، اونطرفی ها(حالا من کدوم طرفیم به خودم مربوطه!) به اندازه کافی کارشان را خوب بلد هستند.
حالا هم با اهل و عیال می رویم باغ دایی جان ناپلئون سریال قبل از انقلاب را یک گردشی ببینیم شاید حال واحوالمان کمی تا قسمتی ابری، گاهی همراه با وزش باد و گرد و غبار، زیارت قبول باشد.ان شاءالله
(دیدید،گفتم امروز طنز ننویسم ، بهتره، شد این خزعبلات)

Wednesday, September 2, 2009

پیشنهاد 100 میلیونی

گفته می شود تعدادی از نامزدهای وزارت جهت اخذ رای اعتماد از نمایندگان چند تا از سوالات آنها را هدیه داری کرده اند( فعلو حال می کنید، هدیه داری یه جور خریداریه که می خرند ولی انگار هدیه دادن ، یا هدیه می دهند ولی انگار خریداری کردند.)(توروخدا می بینید عجب مملکت گل و بلبلیه)
من از همین جا اعلام می کنم که به هیچ عنوان زیر بار این پیشنهادهای 100 میلیونی نخواهم رفت
(اینجاهاشو یواش بخونید) که چی؟واقعا که چی؟این پیشنهادهارو واسه چی می دین؟نه!واقعا؟ای بابا!حالا چرا اینقدر اصرار دارید؟(حالا بیاید اون پشت) فقط یه سوال رو پس میگیریم ها!!گفته باشم .حالا چند هست؟.

عمه جان

عمه لاریجانی ها : "دوره ای که علی می خواست رئیس جمهور بشه ، رئیس جمهور شدن به این راحتی نبود، اما الان نه ، کافیه بری توی تلویزیون و بگویی فلانی دزد است."( امیدجوان شماره 641- 7 شهریور
:اما مابقی اقوام
خاله محمد: آن موقع مردم رفتند پای صندوقهای رای ، اما این بار نه ، صندوقها رفتن تو پای مردم

کلاه ورداری

این کلاهو سرم گذاشتم ، قبل از اینکه سرم کلاه بذارید.( نمی ذارید؟حتما میذارید! می ذارید! ؟ خب ، ممکنه بذارید! شاید! ؟ نمی ذارید؟ خب باشه! نذارید.اصلا به من چه!) شاید هم بخواید کلاه ورداری(مثل فیلم ورداری) کنید.اینو هم بگم تا یه مدت دیگه کلاهو از سرم ورمی دارم(اِاِاِاِاِاِاِ...دوباره مثل فیلم ورداری) تا یهو وسوسه نشوید کلاهموهم وردارید(اِاِاِاِاِ دوباره ....بی معنی)

Monday, August 31, 2009

کمک فوق العاده

قراره دولت یک کمک 250 میلیارد تومانی با نام کمک فوق العاده را به سازمان صداو سیما هدیه کند، حالا این وسطا این کمک بلاعوض قراره کجا هزینه شود، دولت می داند و شخص اقای ضرغامی و یک چند نفره دیگه
خدا می داند این بین چند نفر قراره دزد شوند ، چند نفر استکبارات جهانی و چند نفر هم کودتایی.
اما دراین رابطه یا هر رابطه ی دیگری که خودتان هوس کردید (فقط ضابطه نباشه که کلاهمون میره تو هم) چند پیشنهاد جهت هزینه کردن این کمک فوق العاده معروض می دارم

(ساخت سریالهای پرهزینه و میلیاردی پر محتوا و خالی از هرگونه ........(ولش کن بابا

بستن قراداد با شرکت اب و فاضلاب جهت لوله کشی آب به سازمان صدا و سیما جهت بستن آب به سریالها جهت هرچه بیشتر آبکی شدن آنها
.
پرداخت پول به بازرگانان جهت تشویق آنها جهت تبلیغ محصولات خود در صدا و سیما و نیزجهت مشتن کوفت( شما بخوانید کوفتن مشت) به دهان یاوه گویان وکوفتن به سقف سرانی که با کمک استکبارات جهانی سعی درالقای این دارند که صدا و سیما در حال ول معطلی بودن می باشد

Sunday, August 30, 2009

خاك بر سر اين استكبارت جهاني


:سخنرانی رییس جمهوری به مناسبت هفته دولت

من دو خواسته از مسوولان دارم . با کسانی که در لباس دوست دست به اقدامات غیر انسانی زدند بدون گذشت و قاطع برخورد شود

باید با سران اصلی ماجرا برخورد جدی شود

دراینجا می خواهم ازنمایندگان خواهشی کنم وآن این است که به دوست وبرادرخوداعتماد کنند،کارامدی را به رییس جمهوربسپارند

ان شاء الله با رای قاطع به همه وزرا اجازه دهید یک دولت منسجم و خدمتگزار سرکاربیاید و دربرابرمستکبران بایستد

من همین جا ازحضور کلیه انسانهای روی زمین و کرات دیگر از ته اعماق وجودم کمال عذرخواهی را خواهان هستم . من در اینجا با تمام وجود اعتراف می کنم که در اشتباه بودم.، تا به حال من فکر می کردم که رییس جمهور فقط رییس قوه مجریه است . خاک برسر این استکبارات جهانی !با این سخنان تازه شیرفهم شدم که رییس جمهور نه فقط رییس قوه مجریه بلکه مسوولیت دو قوه دیگر نیز بردوشش است. بازم خاک و تف و اوف بر سر این استکبارات جهانی.

چاق ولاغر

چندی پیش آقای جوانفکر مشاور مطبوعاتی رییس جمهور دریاره علت لاغرشدن ابطحی در زندان گفت: طبیعی است وقتی انسان بی رویه چاق می شود، در زندان به خودش می آید که چاقی برای سلامت جسم و روح مضر است. ایشان از این فرصت استفاده کرده و سعی کرده لاغر شود.
اقا! به خدا راست می گوید این بنده خدا. بسیار عالی و موجز.اخه!چه کاریه!این همه قرص لاغری و دستورالعملهای کاهش وزن و این همه متخصصین تغذیه! جمع کنید ،اقا!جمع کنید! بی خودی مردم را سر کیسه می کنید.

پیشنهاد یک آگهی: دوتا شعار ناقابل (بزن زنگو)= چند روزی زندان ناقابل (بزن زنگو) = 25 کیلویی لاغری( دیگه نزن زنگو)
:حالا این را داشته باشید

رییس کمسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی محیط زندانها را همچون هتل تعریف کرد. سلیمان جعفرزاده در مورد وضعیت زندانها درکشور گفت: زندانها را نمی توان به عنوان ندامتگاه و بازداشتگاه دانست ، بلکه حتی می توان از این اماکن به عنوان هتل نام برد

حالا در این راستا یا شاید هم یک راستای دیگر چند تا سوال پیش می آید(البته گاهی هم پس می آید
)
کلا مکانی به نام هتل جهت موجودی به نام انسان چه کاربردی دارد ؟

کلا ما انسانها در هتل چاق می شویم یا لاغر؟

آیا قبل از رفتن به هتل ما انسانهای کلا آزاد باید جهت چاق یا لاغر شدن قصد ونیت کنیم یا نه ، نیازی نیست؟

آیا قبل از رفتن به هتل باید رسما جهت چاق یا لاغر شدن به چند نفری اطلاع دهیم یا نه ، آن چند نفر خودشان از ماجرا اطلاع پیدا کرده و می آیند و ما را به هتل می برند؟

و یک سوال از فرهنگستان ادب پارسی :زین پس به جای واژه نامانوس و ناشناخته و غیر سیاسی، فرهنگی، اجتماعی ، هنری و غیر فعال حقوق بشری "ندامتگاه " از چه واژه ای استفاده گردد؟